از کاگو بیرون اومد. تولد نسیم رفتم کرمانشاه. بعد بیکاری کشیدم و خیییییلی جاها برای مصاحبه رفتم که نشد.
بعد پیام دادم سمیرا و اومدم اینجا.
مهر و ....
از 23 دی اینجا مشغولم و پستم مسئول تالیفه و حقوقوم قراره همون باشه که بوده.
محیط آرومی داره.
خدایا خیلی خیلی شکرت . .
پریشب احسان با سه تا دختر لاس زده توی اینستاگرام! اینا یعنی زلزله. یعنی حواسم باشه کجا دارم یادگاری می نویسم و به کی دارم همه جوره می بازم.
رفتارشم جالبه آخه!
چک تسویه مم گرفتم دو سه روز پیش.
طلا خریدم.
خدایا . .
دندون عقلمم کشیدم!
باشگاهم میرم دوشنبه چهارشنبه.
خلاصه که . .
خدای من خدای خوبی هاست . .
+ نوشته شده در شنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۵ساعت 11:56  توسط من |
سی سالگی!...برچسب : نویسنده : 30salegitor بازدید : 149