اینجا هم مدیرش یهو بی منطق میشه و می تونه کل روز من و خراب کنه.
اما مهم اینه که من اون آدم سابق نیستم.
همه چیز برای من تغییر کرده و من کارمند وظیفه شناس اما بی خیالی م.
دیروز صبح مترو خراب بود و چه لطفی بهم کرد خدا که حکیم رو رسوند.
با احسان بیخودی اعصاب خوردی راه انداختم و همین باعث شد بهتر فکر کنم.
خواب بهار واقعا می چسبه هرچند کلا زمستونه بس که سرده.
+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۶ساعت 12:9  توسط من |