یه جا دیگه وا کردم که با خدا حرف می زنم توش.
برا همین از اینجا دارم.
باید یکی شن.
اما نه فعلا.
عجالتا افشین و سکینه اومدن و مشغول به کار شدن.
آسمون آبیه.
خدا مثل همیشه مهربانه.
پیام زنگ زده که میاد تهران و منم می بینه.
دلم احسان میخواد هر روز هفته.
و خوبم. هزار بار شکر.
+ نوشته شده در دوشنبه نهم اسفند ۱۳۹۵ساعت 16:43  توسط من |